مهدی تقوی طی گزارشی به نساجی امروز عنوان کرد :
اجرای نادرست هدفمندی یارانهها رکود تورمی بالایی در کشور ایجاد کرد و در واقع این اتفاق به بنگاههای تولیدی صدماتی وارد کرد. دولت از یک طرف گاز را گران کرد که همین عامل باعث شد انرژی که بنگاهها مجبور هستند برای توسعه فعالیتشان از آن استفاده کنند کمی دست نیافتنی شد و همین گرانیها باعث شد که عدهای از بنگاههای تولیدی از چرخه تولید بیرون بروند و کار را به اجبار تعطیل کنند و عدهای دیگری نیز لنگان لنگان به فعالیت خودشان ادامه دهند و حرکتی کند در جهت افزایش تولید داشته باشند که این حرکت کند البته زیر ظرفیت کاری خودشان پیش میرفت و عدهای دیگر در حال جنگیدن برای اینکه خودشان به صورت خودکفا کار کنند.
بنابراین زمانی که کسب و کار دچار رکود تورمی شود دیگر بنگاهها نیازی به پول و سرمایه ندارند. در حالی که در واقع در شرایط کنونی با توجه به اینکه نرخ بهرهای که بانکها از بنگاهها میگیرند کمتر از نرخ تورم است، اگر بنگاههای تولیدی میتوانستند کار کنند این وام بانکی برایشان خوب و کارآمد بود زیرا کالاها را با قیمت بالاتری میفروختند و وام را ارزانتر میگرفتند. بنابراین از دیدگاه من عمدهترین دلیل رکود بنگاههای تولیدی رکود تورمی ایجاد شده است.
انقباض اعتباری یعنی سه قفله شدن بانکها، اجرای هدفمندی یارانهها، شروع تحریمها و بلاتکلیفی نظام بانکی و مالی از عمدهترین دلایل افت تولید است که در این میان سهم بنگاههای تولیدی در این جریان ورشکستگیهایی میشود که بسیاری را بیکار و تولید را به سمت رکود میکشاند. در جریان رکودی که در بنگاههای تولیدی شکل گرفته است کارگران بیشتر مورد بی مهری قرار میگیرند و من به شخصه دلم برای این قشر زحمتکش میسوزد که بیکار شدهاند. کارگرانی که بیکار شدهاند وضع بسیار اسفناکی نسبت به بنگاههای تولیدی دارند و از نظر من راهحل این مشکل این است که در واقع زمانی که میخواهیم سیاست اقتصادی پیاده کنیم در دو مرحله فکر کنیم و در چارچوب برنامهریزی مدون پیش برویم.
معمولا این یارانهای که دولت روی کالاهای عرضه شده به مردم میدهد کشورهای دیگر از طریق مالیات گرفتن از قشر ثروتمندان این کمبودها را تامین میکنند. در کشور ما از همگی ما قبل اینکه حقوقمان را بگیریم مالیات را از حقوقمان کسر میکنند اما از کسانی که پولهای کلان میگیرند و شناسایی نیز نمیشوند هیچ مالیاتی گرفته نمیشود. چطور میتوانیم شناسایی کنیم کسی را که در خیابان استانبول دلار میفروشد کسی که نه جا و مکان مشخصی دارد نه کارت اتحادیه دارد و نه آدرسی برای پیگیری کردن، و از طرف دیگر بعضی از افراد که دولتی هستند هم مالیاتی نمیپردازند و بهتر این است که بگوییم از آنها مالیاتی گرفته نمیشود چون داستان این مالیات گرفتنها از قشر دولتی این میشود که پول از یک جیب دولت به جیب دیگرشان انتقال داده میشود. در این شرایط که دولت نمیتواند مالیات بگیرد گاز را گران میکند و در نتیجه بنزین نیز گران میشود و در این شرایط ما مصرفکنندگان مجبوریم این تورم وحشتناک را تحمل کنیم و بنگاهها هم مجبور میشوند بنگاههای تولیدی خود را ببندند و سطح تولید خود را پایین بیاورند و دست و پا شکسته اگر بتوانند به حیاتشان به امید روزهای بهتر ادامه دهند.
* اقتصاددان