صنعت نساجی به عنوان یکی از صنایع اصلی در گوشه و کنار جهان همواره از اهمیت ویژهای برخوردار است و برخی از کشورها تاروپود اقتصادشان را به نوعی با این صنعت کهن گره زدهاند تا علاوه بر ایجاد صدها هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم داخل کشورشان زمینه فعالیت جمع کثیری را در دیگر نقاط جهان به خود اختصاص دهند.
ایران هم به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده محصولات نساجی همواره به دنبال یافتن جایگاه مناسبی در این صنعت کهن بینالمللی است، اما نساجي ايران در دوران مختلف شاهد فراز و فرودهایی نیز بوده است. از اینرو و با توجه به رویکرد رهبر معظم انقلاب و مسئولان دولتی مبنی بر فاصله گرفتن از تکمحصولی بودن کشورمان و توسعه صادرات غیرنفتی، سری به جامعه متخصصین صنایع نساجی ایران زدهایم تا از زبان مجید نامی، دبیر این جامعه درباره جايگاه نساجی کشورمان که زمانی گل سرسبد منطقه بوده، بشنویم.
عضو هیات مدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران با اشاره به پیشینه ایران در صنایع نساجی میگوید: به طور کلی صنعت نساجی در ایران براساس شواهد از گذشتههای دور همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و حرفهایی برای گفتن داشته است. از سال 1304 که اولین کارخانه نساجی در ایران به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد، نساجی زمینههای رشد را به خود دید، به طوری که اکنون نساجی ايران شامل کلیه مراحل تولید الیاف، ریسندگی، بافندگی، رنگرزی و چاپ و در نهایت تولید منسوجات است و در تمام مراحل، امکانات مناسبی در اختیار دارد.
خصوصيترين صنعت ايران
مجید نامی که صنعت نساجی ایران را یگانه صنعت خصوصی ایران میداند، در ادامه میگوید: گرچه در ابتدای امر (دوران جنگ جهانی اول و دوم) نساجی ایران به طور کلی با سرمایه دولتی پايه گذاري شد و شکل مناسبی به خود گرفت، اما رفتهرفته این سرمایههای خصوصی بودند که وارد نساجی شدند و این صنعت زیربنایی کشورمان را به جلو هدایت کردند که زمینهای برای اشتغال در اقصی نقاط کشور ایجاد شد، اما از آنجا كه اين صنعت خصوصي در سطوح مختلف دولتي از لابيهاي قابل قبولي همانند ديگر صنايع برخوردار نيست طی دوران اخير به دلایل مختلفی پایههای نساجی کشورمان سست شد و کمکم نفس نساجی ایران با وجود پیشرفتهای گسترده به شماره افتاد، به طوری که امروز باید نگران آینده نساجی کشورمان باشیم.این فعال صنفی که معتقد است ایران بهترین متخصصان نساجی و امکانات مناسب در این زمینه را در اختیار دارد، میافزاید: عواملی چون تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران از همان اوایل پیروزی شکوهمند انقلاب و سوءمدیریتهای برخی از افراد باعث شد تا هرچه رشته بودیم پنبه شود و از آنجا که واقعا این صنعت به صورت خصوصی اداره میشد، صدایی در بدنه دولت برای دفاع از پیشینه و جایگاه اقتصادی خود نداشت و هرچه پيشترآمدیم، گرفتاری بیشتر شد.
خصوصي سازي غير اصولي
نامی درباره بحث خصوصیسازیهای صورت گرفته در این صنعت با تاکید بر سوءمدیریتهای گسترده تصریح میکند: پس از انقلاب چند کارخانه نساجی در ایران که زمانی شاخصه تولید کشورمان بودند و برندشان افتخاری بر تن ایرانیان و ديگران بود، به دلایل مختلف از جمله تحریم و جنگ کمکم رنگ باخت و پس از آن هم واردات بیرویه منسوجات مختلف تير خلاصی شد بر تن رنجور نساجی بعد از آنهم کمکم بحث اصل 44 یا همان خصوصیسازی به میان آمد و کارخانجاتی چون چیتسازی، نساجی مازندران و چند نمونه دیگر بدون برنامه به افراد غیرمتخصص واگذار شدند و در نهایت تقریبا برخی از آنها با تغییر کاربری به فراموشی سپرده شدند که آخرین آنها را میتوان همان نساجی مازندران که همه از آن خاطراتی برتن داریم، دانست.وی در ادامه میافزاید: متاسفانه در دولت گذشته این کارخانه به فردی خارجی كه تبعه تركيه بود به بهایی غیرقابل باور و در حد صفر واگذار شد که ايشان تعهد داده بود اين كارخانه را آباد کند، اما از آنجا که حرفه اصلی اين سرمايه گذار خارجي در زمینه ساخت و ساز و تجهيزات ساختماني بود، بهجز از بین بردن هرچه باقی بود، کار دیگری صورت نگرفت، چون هدف زمینهای کارخانهها بود، نه خود صنعت نساجی و علیرغم دریافت مبالغ هنگفت برای واردات ماشینآلات صرفا چندين دستگاه كاملا ابتدايي وارد کشور شد. دبیر جامعه متخصصین نساجی ایران با اشاره به تغییر مدیریت این کارخانه طی چند ماه گذشته میگوید: گرچه سایه سنگین بیمدیریتی و سوءاستفاده هنوز هم بر نساجی حاکم است، اما با توجه به تغییر مدیریت و پیگیری برخی از مسئولان دلسوز، نساجی مازندران کمی روی خوش به خود دیده، اما هنوز تا ایدهآل فاصله دارد، به عنوان مثال خط دوزندگی این کارخانه به عنوان یکی از مهمترین بخشهای کارخانه که محصول نهایی را روانه بازار میکند، افتتاح نشده است.
واردات بلای جان نساجی
مجید نامی در ادامه به تجارت صنعت نساجی در کشورمان اشاره میکند و میافزاید: براساس آمار، کل تجارت صنعت نساجی ایران 9 میلیارد دلار در سال است که از این رقم 30 درصد را تولید داخل و 70 درصد را واردات به خود اختصاص داده است و از این حجم واردات فقط 5 درصد از مبادی قانونی صورت میگیرد و مابقی قاچاق میشود. از اینرو چگونه میتوان انتظار داشت نساجی بتواند روی پای خود بایستد و همانطور که قبلا نیز اشاره شد، این سرمایههای خصوصی بوده که تا همین جا هم صنعت را روی پا نگه داشته که حاصل همت متخصصان بوده است.
این در حالی است که اگر به آمار اشتغالزایی صنعت نساجی ایران توجه داشته باشیم، درخواهیم یافت واقعا مجوز واردات یا به طور کلی واردات چه قانونی و چه غیرقانونی سم مهلکی بر پیکره تولید کشورمان است، چون اکنون حدود یک میلیون و دویست هزار نفر در صنعت نساجی کشور فعالیت دارند و چیزی حدود 250 هزار نفر در صنعت تولید پوشاک که البته این آمار درواقع آمار دقیقی نیست، چون منابع مشخصی برای تايید آن هنوز مشخص نشده است.
عضو هیات مدیره اتحادیه دهه 80 شمسی را طلايیترین دوران نساجی ایران میداند و تصریح میکند: اگر نتوانیم شرایط را مدیریت کنیم، دوباره شاهد از بین رفتن صنعت و موج تازهای از بیکاری در این صنف خواهیم بود، چون قبل از دهه 80 با توجه به شرایط مشابه رکود مطلق بر نساجی ایران حاکم شد، اما با افزایش ناگهانی قیمت دلار و کاهش واردات، تولیدکنندگان فرصت بازسازی و نوسازی توان خود را داشتند تا جایی که به دلیل تورم، چشم و ذائقه مردم به قیمتهای بالا عادت کرد اما دوباره با توجه به سیاستهای دولت از جمله تجارت ترجیحی با ترکیه و سوریه به عنوان دو رقیب اصلی نساجی کشورمان زمینه واردات گسترده فراهم شد که این سم مهلکی بر نساجی ایران است. این استاد دانشگاه، بهترین راه مبارزه با این سیر نزولی را فراهم کردن همان شرایط دهه80 یعنی امکان استفاده تولیدکنندگان واقعی از منابع مالی ارزان دولت با راهکارهای مشخص میداند و میافزاید: چرخه تولید نساجی ایران از مزارع پنبه آغاز میشود و در نهایت پوشاک تن ما خواهد شد، بنابراین اگر دولت بتواند با فراهم کردن شرایط مثل ترکیه تولید ارزانقیمت را فراهم کند، جای تردید نیست نساجی ایران نهتنها نیاز داخلی را تامین خواهد کرد، بلکه زمینه مناسبی برای صادرات خواهد شد، چون علاوه بر دانش و تخصص به قول معروف این هنر است که نزد ایرانیان باقی مانده.