Facebook
Twtitter
Twtitter
ارسال برای دوستان
نسخه مناسب چاپ

تاریخ خبر : 94/04/23

تولید کننده با سابقه چادر معتقد است که: ما خیلی از کارخانجات را داریم که می‌شود تقویت کرد ماشین الات انها تا حدودی مناسب است ولی براثر بدهی مالیات بسته هستند اگر اینها را معاف کنند و کمک بدهند و تا رشد کنند تعهداتی هم بگیرند و خود افراد با خدا معامله کنند نساجی رونق می‌گیرد.
به گزارش بازار خبر، 21 تیر با نام روز حجاب وعفاف نامگذاری شده است وبه همین مناسبت هفته‌ای که پیش رو داریم هفته حجاب نامیده‌اند درمقوله حجاب کارشناسان و صاحب نظران زیادی صحبت‌های زیادی داشته‌اند اما با وجود همه این صحبتها وضعیت حجاب و عفاف هرسال بدتر از قبل به نظر می ‌رسد تا جایی که خارج از مباحث اعتقادی حتی فراهم آوردن یک پوشش مناسب برای مردم معتقد که از آسیب بد حجابی درامان مانده‌اند بسیارسخت و گاه غیرممکن شده است دراین میان به نظرمی‌رسد دولت‌ها قبل ازهر چیز حتی قبل از دشمن خود از مقصرین این اوضاع هستند.
اما بدون هیچ پیش داوری به سراغ یکی از تولید کنندگان و وارد کنندکان شناخته شده بحث چادر رفتیم تا بسیاری از سوالات مبهمی که مسئولان پاسخ نمی‌گویند را از ایشان بپرسیم؛ سوالاتی مانند وجود مافیایی چادر و چرایی عدم تولید چادر در کشور از جمله ابهاماتی است که کمتر به آن پاسخ گفته شده است و ناصر قاضی پور از چهره‌های شناخته شده عرصه حجاب و عفاف است که با وی در کنار همایش ملی جبهه حجاب و عفاف به گفت‌وگو نشستیم.

در ابتدا برایمان نقل کنید چطور شد که وارد بازار تولید چادر شدید؟
پدر من قبل از انقلاب واردکننده چادری مشکی بود به نام چادری کلوکه از سوییس، ‌شوزنباخ و... که همه‌اش از سویس وارد می‌شد چادرهای برجسته، زیبا و رسمی محسوب می‌شد سالهای قبل از انقلاب وارد شد متاسفانه نساجی بعد از انقلاب به هر نوع دست کاری شد و کارخانجات کاشان از بین رفت کارخانجاتی که خیلی قوی بودند مثل کاشان،یزد، نجف‌آباد، مازندران و... کارخانجات نساجی خوبی داشتیم که اگر تداوم داشت از جنس های کره و ژاپنی بهتر تولید داشتند مهندسان نساجی خوبی داشتیم. چند وقت پیش در دانشگاه کاشان بودم عده‌ای گفتند حاضرند دوباره کار نساجی کاشان را احیا کنند البته چندبار بازسازی شده ولی دولت حمایتی نکرده بلکه نوعا هم کوتاهی‌هایی داشته است به هرحال نساجی از بین رفت.
چه شد دچار ورشکستگی در تولید و صادرات چادری شدید؟
ما با کارخانه فخر کار می‌کردیم و سهامدار بودیم به ارتش اختصاص داشت و ماشین الات داشتیم بخشی متعلق به ارتش و تعاونی‌های آن بود ما مصرف کننده کارخانه بودیم چیزی هست اینکه نساجی به طور مستقل کامل نمی‌تواند پا بگیرد نه اینجا هیچ کجای دنیا سرمایه زیادی می‌خواهد برای همین مشارکتی است. کارخانه فخر بیشتر تولید چادری گلدار بود تا سال 55 و54 فعالیت خوبی داشتیم ولی تحریم اقتصادی و جنگ فعالیت کارخانه‌ها را متوقف کرد زیرا مواد اولیه نداشتیم با مشکل قطعات مواجه بودیم البته دست‌هایی هم درکاربود به‌صورتی‌که جنس‌های وارداتی ارزانتر تمام می‌شد تا تولیدات داخلی، لذا کم کم گرایش‌ها فرق کرد و این کارخانه‌های نساجی به‌تدریج بستند و کسانی آمدند قطعات آنها را به عنوان آهن قراضه کیلوی 150 تومان خریدند آن زمان سال60 بود کارخانه نساجی به این اوضاع رسید؛ هرچند بازسازی شد ولی جواب نداد چون مواد از سوییس و آلمان نرسید ورشکسته شد. کارخانه کاشان، کرپ چادری خیلی خوبی تولید می‌کرد به نسبت کارخانه فخر، که آنهاهم متاسفانه به دلیل مدیریت‌های دولتی دچار مشکل شدند به نظرم باید توبیخ بشوند. آنها اقدام به فروختن مواد اولیه و حیاتی می‌کردند حتی زیر قیمت. کارخانه‌ها مصادره‌ای بودند که به دست دولت افتاد بود و چون مدیران دولتی داشتند و هنوزم دارند دلشان نمی‌سوخت قطعات را باز می‌کردند و می‌فروختند.
امروز انواع مدلهای چادر واردبازار شده که اغلب مصداق حجاب برتر نیستند به عنوان فعال دراین عرصه چطور شد چادر ملی وارد بازار شد؟
چادر ملی کم کم مطرح شد اولین بار هم خانم جنابی طرح چادر ملی را مطرح کرد. سبک چادر مقداری شبیه مانتوی آزاد گشاد و کلاه دار بود که تمام اندام را می‌پوشاند انصافا طرح اولیه را که دیدیم خوب بود اما متاسفانه کم کم این چادر به شکل اندامی در طرح‌ها و مدل‌های مختلف درآورده شد تا به قول خودشان پارچه کمتری مصرف کند و مشتری پسند شود بعد از آن تولیدی‌ها و گروه‌های مختلف خانم جنابی را زیرسوال بردند که اشکال از شما بوده است.
شما تا دهه60 هم تولید کننده و هم وارد کننده بود بعد از رکود کارخانجات نساجی وارد کننده شدید؟
ما هدفمان این بود تا کارخانه‌های ایرانی پا بگیرد درگیری‌های مختلفی را به جان خریدیم و سرمایه هم گذاشتیم ولی برخی مشکلات وفشارهایی که به ما وارد کردند باعث شد تا مدتی کار را تعطیل کنیم و باز دوباره به این نتیجه رسیدیم که مسئولیت به عهده ماست و باید آن را دنبال کنیم سراغ واردات چادر رفتیم. در داخل هم چندین کارخانه بود. یادم است آن زمان در اهواز اصلا چیزی نبود من وقتی آنجا رفتم یک خانه مخروبه با دوخط تلفن بود که از قرار مجوز کار داشتند یک فضای کاملا صوری که به اعتقاد من یک خیانت به تولید ملی بود.
اوج این اهمال‌ورزی‌های دولتی مربوط به کدام دوره است؟
اوج این کارها در دولت هاشمی این وضعیت وجود داشت یک اقتصاد پوشالی و کذب حاکم بود خیلی تو خالی بود، ظاهرا اقتصاد دردست مردم می‌چرخید اما بنیادین نبود. آن زمان نساجی بیشتر ضربه دید و از بین رفت. مقدار واردات و عرضه و تقاضا همخوانی نداشت حتی برخی از آقایان می‌گفتند عرضه و تقاضا قانونی طاغوتی است. سروسامانی برای ورود و صادرات نداشت ساماندهی نبود یک سری فقط با سرمایه که داشتن بی رویه واردات داشتند. فقط جنبه تبلیغات داشت و مانند یک کار دکوری وجشنواره‌ای بود دهان پرکنی بود و به دلایل خاص خودش نه توانستند رنگ چادرتولید کنند و نه چادر نوعا ماشین‌ها از بین رفت و با کمال تاسف الان چادر از چین وارد می‌شود. ای کاش حداقل جنس‌های خوب چینی بود اغلب بنجل و ناجورهستند حتی یک مدت مرکز تهیه و توزیع نساجی از سوریه وارد می‌کرد که از دیدگاه من جالب نبود درهمان شرایط ما می‌توانستیم چلوار، مخمل و متقال‌های خامی که وارد می‌شد را اگر کارخانه نساجی کاشان، مازندران و اصفهان را خوب تقویت می‌کردیم تولید داخلی داشته باشیم که به مراتب بهتر بود.
قبل از انقلاب چادر از آلمان و سوییس وارد می‌کردید مقطعی هم از سوریه، چه شد که امروز چادرهای ژاپنی بازار چادر ما را تسخیرکرده است؟
قبل از انقلاب یکی از شاخص‌های ما از ژاپن این بود که با قیمت ارزان و کیفیت بالا چادر وارد شود زیرا تاجران ایرانی اطلاعات خوبی از جنس و کشور مقصد داشتند دستشان باز بود بعد از انقلاب من یک ژاپنی در ایران ندیدم که بیاید درباره نساجی کارکند. بازار عباس‌آباد تهران طبقه دوم ژاپنی‌ها می‌آمدند سفته می‌دادیم با قیمت خیلی ارزان پارچه وارد می‌شد هم آنها منفعت می‌بردند و هم ما استفاده می‌کردیم ولی الان سخت می‌گیرند ایران هم قادر به تولید نیست.
چرا ما هنوز خودمان مستقل نشدیم؟
زیرا نساجی را باید به روش نو و جدید بسازند و کارکنند یک‌سری کارخانه‌داران را باید دعوت کنند دولت با آنها شریک بشود البته به صورت رانت نباشد؛ زمانی ترکیه ازما درخواست خرید می‌کرد ولی الان درآمد فاستونی بالایی دارد امروز ترکیه درتمام دنیا فاستونی می‌فرستد. ما کارخانه مازندران، کاشان و ... را داریم که کیفیت خیلی خوبی داشت اما به دلیل عدم حمایت همه اینها را کم کم بستند و تعطیل کردند. مضاف براینها سیستم مالیاتی غلط، بیمه غلط، صادرات و وارداتی که اصلا درست نیست، نبود مدیریت قوی هرکدام از دولتی ها اکثرا مدعی بوده‌اند اما توانایی نداشته‌اند. همه اینها باعث شده تا مستقل نباشیم. اگر دولت حمایت کند یا سرمایه گذاری داشته باشد بدون دخالت بیجا کارخانجات را دست افراد ضعیف ندهد اطمینان دارم نتایج خوبی داشتیم چون گرایش‌های مصرفی ما 65 تا70 درصد تولیدات داخلی بود اما الان خیلی کم داریم آن هم راغب نیستند مصرف داخلی باشد صادر می کنند متاسفانه کوتاهی‌های دولت دراین عرصه خیلی زیاد است مشکلات گمرکی زیادی داریم. دستهایی که درکاراست مانع می‌شود تا رشد کنیم و به استقلال برسیم.
این پارچه‌های ژاپن برای چادر ایران است؟
نه تمام کشورهای اسلامی استفاده می‌کنند. مثل عربستان، بحرین، لبنان، پاکستان همه چادری دارند اکثریت چادرهای‌شان از ژاپن و کره است. درایتالیا و سوییس هم یک‌سری دیدم همه اینها اختصاص به تولید ژاپن است که با نظم خاصی کار می‌کند.
با مراجعی مانند ایت‌الله مرعشی یا سایرمراجع عظام هم ارتباطی داشته‌اید؟
بله توفیق دیدار آیت‌الله مرعشی را داشتم که چقدربه تولید ملی به‌خصوص پارچه تاکید داشتند و یا آیت‌الله ضیا الدین دیده‌ام خدا راشاهد می گیرم چندین بارفاستونی بردم نپوشیدند همیشه می‌گفتند یکی تنم است، یکی برای سخنرانی ویکی هم منزل بسمه. به همین سه لباس بسنده می‌کردند و نگرفتند خیلی اصرار می‌کردم تازه به محض این‌که متوجه می‌شدند کالیت ها خارجی است اصلا استقبال نمی‌کردند.
یکی از سوالاتی که مطرح می‌شود وجود مافیای چادر در ایران است آیا مافیایی وجود دارد؟
لغت مافیایی معنایی مختلفی دارد مثلا فلانی این‌قدر چادرمشکی آورده است پس مافیای چادر مشکی است در صورتی‌ که وقتی کسی به کره ژاپن برود و شناخت خوبی از جنس و محیط دارد و به همراه با ادم مطلع و جنس شناس برود قطعا جنس خوب می‌تواند بیاورد بنابراین من این مسئله را خیلی قبول ندارم.
گفته می‌شود چون چادر با قیمت پایین وارد می‌شود و با قیمت بالا فروخته می‌شود این همان دست‌های پنهان در چادر است.
نه نفت بالا برود اثرمی‌گذارد. ما به عنوان فروشنده چادری، قباله 45 هزارتومان را که خانمی می‌خرد نگران است ومدام می‌گوید رنگش نمی‌رود اما اگه همان چادر را 150بدهیم بهتر می‌خرند زیرا معتقد است خارجی با جنس خوب است. چادر را با نام ماشین‌های مختلف گذاشته‌اند مثل الگانس، میتسوبیشی و... اینها را با قیمت‌های بالا می‌فروشند همه این مارک‌ها دروغ است.برای همین ما سعی می‌کنیم نام‌های ایرانی و اسلامی برای چادر بگذاریم مانند ترنج یا القاب حضرت زهرا یا لبه چادر بیت ای زن به تو از زن این‌گونه خطاب است ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است را چاپ کرده‌ایم.
به نظرشما چکار کنیم تا صنعت مهم نساجی داخلی تقویت شود و رونق بگیرد ؟
الان در کارخانه ها باند بازی است ما خیلی از کارخانجات را داریم که می‌شود تقویت کرد ماشین الات انها تا حدودی مناسب است ولی براثر بدهی مالیات بسته هستند اگر اینها را معاف کنند و کمک بدهند و تا رشد کنند تعهداتی هم بگیرند و خود افراد با خدا معامله کنند نساجی رونق می‌گیرد. همه بنیادها و ارگانها فقط مقطعی و حسی و در پست و مسند کارحرف زدن اغلب اطلاعاتی ندارند چند کلمه بیشتر نمی‌دانند از ما رزومه می‌خواهند اما وقت صحبت رودررو ندارند یا دم از کمبود بودجه می‌زنند.

تاریخ: سه شنبه 23 تیر 1394