منبع خبر : مجله آینده نگر
در جنوب تهران و در نزديکي حرم شاه عبدالعظيم، بقاياي بهجايمانده از کارخانه عظيم نساجي وجود دارد که حالا دو سالي ميشود سولههاي آن به يک فروشگاه بزرگ زنجيرهاي تبديل شده و ديگر نه خبري از کارخانه است و نه کارگراني که صبحبهصبح نخها را دوک کنند و البته نه سوت کارخانهاي که به صدا دربيايد. صنعت نساجي در ايران، يکي از قديميترين صنايع نوين کشور محسوب ميشود که اولين واحد آن، حدود 113 سال پيش در سال 1281 هجري شمسي، راهاندازي شد. اما با وجود گذشت بيش از يک قرن، حال و روز اين صنعت چگونه است؟ آيا چرخهاي واحدهاي نساجي رو به جلو و توسعه ميچرخند، در جا ميزنند يا اينکه عقبگرد دارند؟
کل تجارت صنعت نساجي در جهان نزديک به 500 ميليارد دلار ارزش دارد که ميتوان گفت تقريبا نصف آن در انحصار چينيها و نصف ديگرش هم دست بقيه کشورهاست و البته سهم ايران در اين بازار بسيار پايين و ناچيز است. در تجارت عمده اين صنعت 500 ميليارد دلاري، بهگفته مهدي يکتا، دبير انجمن توليدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک، سهم ايران حدود 6/7 ميليارد دلار است؛ يعني کمتر از 2 درصد. علاوه بر اين اعداد بايد به اين موضوع هم توجه داشت که در حال حاضر حدود 70 درصد نياز داخلي در حوزه نساجي از خارج از کشور وارد و تأمين ميشود، که بخش عمدهاي از اين واردات نيز سالهاست که دچار بيماري قاچاق شده است. با همه اين شرايط، در اين گزارش به دنبال ترسيم وضعيت کنوني صنعت نساجي هستيم. چالش هاي اصلي اين صنعت کدام است و در مقابل، مزيتها و ظرفيتها چيست؟ چه پرسشهاي اصلي مطرح است و چگونه ميتوان بر چالشها چيره شد؟ براي تهيه اين گزارش با محمد مروجف رئيس هيأت مديره انجمن نساجي ايران، و مهدي يکتا، دبير انجمن توليدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک، گفتوگو شده است و آنها در بخشهاي مختلف به چالشها، مزيتها و پرسشهاي اصلي پاسخ دادهاند.
3 چالش اصلي صنعت نساجي
1- کمبود مواد اوليه
مسأله عمده صنعت نساجی، مواد اولیه است. ما در سال ۱۳۵۳، حدود ۲۳۷ هزار تن پنبه تولید میکردیم که از این میزان حدود ۸۰ هزار تن آن در صنایع نساجی داخل مصرف میشد و مابقیاش را بهعنوان طلای سفید صادر میکردیم اما این مقدار حالا به حدود ۵۰ هزار تن رسیده است و این مسأله اصلی صنعت نساجی کشور است. باید توجه داشته باشیم که اصلا رشد صنعت نساجی در ایران، پس از سر و سامان دادن به تولید پنبه اتفاق افتاد که عمدتا در خراسان، داراب فارس و مازندران تولید میشد و حالا بهدلیل کمبودها، مجبور به واردات هستیم.
نیاز کنونی ما در کشور 180 هزار تن پنبه در سال است، در شرایطی که تنها 50 هزار تن تولید میکنیم و این یعنی کمبود 130 هزار تنی. البته در این بین، مقداری مواد مصنوعی جایگزین میکنیم اما خب به همان میزان که مواد مصنوعی وارد میشود، از کیفیت 100 درصد پنبه کاسته میشود. از طرف دیگر، در حال حاضر ایران تنها از ازبکستان پنبه وارد می کند زیرا بهخاطر قوانین گمرکی و وزارت جهاد و کشاورزی و هم-چنین، حساسیتها نسبت به آلودگی خاصی که درباره آفتی به نام کرم سرخ وجود دارد (البته راهحلهایی برای از بینبردن آن نیز وجود دارد)، ما نمیتوانیم از کشورهایی نظیر هندوستان پنبه وارد کنیم و این خود، چالشهای جدیدی را بهوجود آورده است؛ زیرا ازبکستان از نظر سیستم بانکی سالم و مجهز نیست که LC قبول کند و مجبور هستیم از طریق صرافیها پول جابهجا کنیم که این خود هزینهها را حداقل 5 درصد بالاتر میبرد و از سوی دیگر، شانس استفاده از ارز مبادلهای را، که حدود 3 هزار تومان است، از ما میگیرد و باید ارز آزاد را به قیمت 3 هزار و 600 تومان خریداری کنیم.
2 - قاچاق
قاچاق معضلی بسیار جدی در حوزه نساجی است. عدم توان رقابتپذیری کالاهای داخلی با کالاهایی که به-شکل قاچاق وارد می شوند، چالش مهمی است که صنعت نساجی کشور، بهخصوص پوشاک و پارچه، سال-هاست با آن درگیر است و این قاچاق از مرزهای دریایی و خشکی و عمدتا از چین و ترکیه صورت میگیرد. البته آمارهای دقیق و مستندی از حجم قاچاق بهصورت دقیق وجود ندارد ولی برآوردها نشان میدهد که حداقل 70 درصد پوشاک ما از طریق قاچاق وارد کشور میشود. برای پارچه هم شرایط مشابه است. برای مثال، براساس آمارهای رسمی و بینالمللی، سال گذشته 220 هزار تن پارچه از هندوستان وارد شده که تنها 50 هزار تن آن بهطور رسمی از طریق گمرک صورت گرفته و مابقی از طریق مناطق آزاد یا قاچاق وارد شده است؛ 80 هزار تن از طریق مناطق آزاد و 90 هزار تن قاچاق. بنابراین، قاعدتا بزرگترین تهدید بازار نساجی و پوشاک قاچاق کنونی است که سیاستهای دولت گذشته، به-خصوص استفاده از دلارهای نفتی، به آن دامن زده و انگیزههای مادی واردات و قاچاق را افزایش داده است و حاصل آن، علاوه بر عدم توانایی رقابت کالاهای داخلی با قاچاق، درجا زدن صنعت نساجی و بیکاری و ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولیدی بوده است. وقتی دو دونده می خواهند مثلا مسابقه دو ۱۰۰ متر بدهند، هر دو روی یک خط میایستند و اینگونه نیست که یکی را روی خط استارت بگذارند و دیگری را 10 متر جلوتر از او؛ شرایط کنونی بازار نساجی کشور و نسبت آن با قاچاق نیز به این شکل است.
3 - افت دانش و تکنولوژي
متأسفانه، در سالهای گذشته سطح دانش این صنعت در کشور ما به دو دلیل افت کرده است: یکی اینکه آخرینباری که تکنولوژی و ماشینآلاتمان را نوسازی کردیم، سال ۱۳۸۰ یعنی ۱۴ سال پیش بود و دومین دلیل هم اینکه نیروهای تحصیلکرده و نخبهای که در این حوزه و در مقاطع مختلف تحصیل کردهاند و باید وارد این صنعت شوند، متأسفانه وارد این صنعت و جذب آن نمی شوند و عملا این اتفاق سطح علمی این صنعت را پایین آورده و باعث عقبماندگی آن شده است. این دو عامل باعث شده سطح سواد، تکنولوژی و دانش فنی در حوزه تولید، فروش، توزیع و صادرات بسیار پایین باشد. از طرف دیگر، ارتباط بین فارغالتحصیل و مدیران صنعت نساجی بسیار ضعیف است و در واحدهای دانشگاهی افرادی تربیت نمیشوند که بهدرد این صنعت بخورند و بهروز باشند. مثلا ما در حوزه صادرات نساجی به چه احتیاج داریم؟ به افرادی که از نساجی و همزمان امور بازرگانی بینالمللی سررشته داشته باشند اما چنین فردی را نداریم و دانشگاهی هم وجود ندارد که آموزش بدهد.
6 فرصت صنعت نساجي
1 - اشتغالزايي بالا با سرمايهگذاري پايين
عمده کشورهایی که با مشکل اشتغال روبهرو بودهاند، وارد صنعت نساجی شدهاند؛ از آن جمله میتوان به چین، ویتنام، کامبوج، هند و بنگلادش اشاره کرد. دلیل آن، این است که از یک سو، میزان و قابلیت اشتغالزایی در این صنعت بسیار بالاست و از سوی دیگر میزان سرمایهگذاری برای ایجاد شغل پایدار هم در آن نسبت به صنایع دیگر بسیار پایینتر است. اگر برای ایجاد یک فرصت شغلی در صنعت پتروشیمی باید 700 میلیون تومان سرمایهگذاری کرد، این عدد در صنعت نساجی بین 30 تا 35 میلیون تومان است. ایران میتواند با برنامهریزی دقیق از این مزیت استفاده کند و بخش مهمی از چالش بیکاری کنونی را از طریق توسعه صنعت نساجی از بین ببرد و البته تولید و رشد اقتصادی را هم به همراه داشته باشد.
2 - بازار مصرف بزرگ
مهمترین مزیت صنعت نساجی کشور، بازار بسیار بزرگ مصرف آن است. به ازای هر نفر شما در نظر بگیرید که ما نیاز به انواع پوشاک، لباس و وسایلی داریم که به صنعت نساجی مرتبط است. از سوی دیگر، ایرانیها به پوشش، مد و لباس توجه ویژه نشان میدهند و حتی حاضر هستند برای پوشاک هزینه کنند. بنابراین، وجود بازار بزرگ مزیت مهمی در کشور ما محسوب می شود که در حال حاضر ما تنها قادر به تأمین 30 درصد نیاز داخلیاش هستیم. بنابراین، سرمایه گذاری در این بازار میتواند کشش بسیاری داشته باشد. براساس آمارها، اگر ما سرانه مصرف پارچه داخلی را 20 متر حساب کنیم، نیاز داخلی ما حداقل یک میلیارد و 600 میلیون متر در سال است و اگر همه شرایط مهیا باشد، ما تنها میتوانیم 800 میلیون متر آن را در داخل تولید کنیم و این خود نشان میدهد که بازار داخلی ایران بهشدت پویا و بزرگ است. علاوه براینها، باید به این نکته هم توجه داشت که درکنار بازار داخل و جمعیت 78 میلیون نفری، کشورهای همسایه هم میتوانند بازار مهمی باشند.
3- ارزش افزوده بالا
ارزش افزوده محصولات تولیدی در صنعت نساجی نسبت به بسیاری از صنایع بالاتر است؛ البته بهغیر از صنایع آیتی و هایتک. بهعنوان مثال، یک واحد تولیدی نیمکیلو پنبه را به قیمتی کمتر از یک دلار خریداری میکند و با عملیاتی که روی آن انجام میشود، یک تیشرت ۷۰-۸۰ دلاری تولید میشود. بنابراین با سرمایهگذاری در این صنعت میتوان انتظار تولید ارزش افزودهای بالا و محصولاتی متنوع داشت که نیازی به بازاریابی چندانی هم ندارند.
4 - حضور زنان
بخش مهمی از نیروی اشتغالبهکار در صنعت نساجی جهان را خانمها تشکیل میدهند؛ بهخصوص در صنعت پوشاک. از همینرو میتوان به این صنعت به نوان فرصتی برای کاهش نرخ بیکاری زنان در کشور فکر کرد. در حال حاضر، در ایران با نرخ بالای بیکاری زنان روبهرو هستیم و شاید نساجی بتواند راهی برای باز کردن این گره باشد. از همینرو، هماکنون نیز طرحهایی با عنوان شهرها و شهرکهای پوشاک زنان در کشور وجود دارد که قرار است از سوی بخش خصوصی و با کمک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شهرهای مختلف راه-اندازی شود.
5 - صنعت سبز
صنعت نساجی نسبت به صنایع دیگر آلودگی بسیار کمتری دارد و از همینرو، بهعنوان صنعت سبز و دوستار محیط زیست از آن یاد میشود که آلودگیهای زیستمحیطی، صوتی و... چندانی تولید نمیکند. بنابراین، الزامی هم برای خروج واحدهای صنعتی نساجی از شهرهایی مانند تهران وجود ندارد.
6 - صنعت پتروشيمي
در سالهای گذشته، بحث استفاده از مواد پتروشیمی در صنعت نساجی گسترش چشمگیری یافته است و از آنجا که ایران واحدهای پتروشیمی فعال بسیاری دارد و از ذخایر گاز و انرژی برخوردار است، این موضوع و تهیه مواد اولیه شیمیایی هم میتواند مزیت دیگر کشور ما در سالهای آینده باشد.