استفاده و واردات ماشینآلات قدیمی، بیتوجهی به برندینگ، جزیرهای شدن زنجیره تولید، سیاستگذاری ناکارآمد، نابودی بنکداری و چند عامل دیگر، دستبهدست هم دادهاند تا صنف تولید و پوشاک کشور نتواند سهم مناسبی از بازار داخلی و خارجی را تصاحب کند.
گسترشنیوز: ممکن است برای شما هم سوال باشد که چرا بخش پوشاک ما، بااینهمه قدمت و سابقه نتوانسته است یکی از سنگینوزنهای بازار باشد؟ کشوری مثل ترکیه چه کرده که «کار ترک» به برند تبدیل شده و اینهمه خواهان، دارد؟ اگر میخواهید با نقصها و کاستیهای حوزه پوشاک آشنا شوید مصاحبه گسترش نیوز با رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه پوشاک را بخوانید. در بخش دوم این مصاحبه، رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه درباره قاچاق پوشاک و علل و پیامدهای آن سخن میگوید.
چه مقدار از پوشاک موردنیاز کشور در داخل، تولید میشود؟ منصور تیرگر در پاسخ به این سوال اظهار داشت:
بیشتر واردات ما از جنس قاچاق است و این باعث میشود که آمارگیری، کار سخت و دشواری باشد.
وی در ادامه به موضوع تعرفهها پرداخت و گفت:
متاسفانه تعرفه پوشاک را ۲۰۰ درصد مشخص کردند. در شرایطی که نمیتوانیم کل پوشاک کشور را تامین کنیم قرار دادن تعرفه ۲۰۰ درصدی باعث میشود که قاچاق، مقرون به صرفه شود. عدم مبارزه مستمر با قاچاق، سیاستگذاری انفعالی در قبال قاچاق و مقرون به صرفه بودن قاچاق برای قاچاقچی دست بهدست هم میدهند که پوشاک بیکیفیت خارجی، به وفور وارد کشور شود.
تیرگر در بخش دیگری از سخنانش به وضعیت قانونگذاری در کشورهای دیگر پرداخت و تصریح کرد:
دولتمردان کشورهای دیگر، سیاستهای آنتیدامپینگ را به اجرا میگذارند اما ما نه تنها به این سیاستها توجه نکردیم بلکه حجم عظیم قاچاق باعث شده است نتوان این سیاستها را اعمال کرد.
رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه در ادامه، تاثیرات این وضعت بر تولیدکنندگان پوشاک را تشریح کرد:
به این ترتیب کالای قاچاق یک وضعیت نیمهقانونی به خود گرفت و حتی تکفروشهای ما هم میتوانستند به راحتی پوشاک موردنظر خود را وارد کشور کنند.
جزیرهای شدن چرخه
تیرگر جهت توصیف یکی دیگر از پیامدهای ناخوشایند این وضعیت از اصطلاح جزیرهای شدن استفاده کرد و در توضیح آن گفت:
تامین مواد اولیه، تولید، عمدهفروشی و خردهفروشی جزیرهای شدند و ارتباط خود را از دست دادند. خرده فروشی که قصد خرید داشت میتوانست به راحتی و در عرض ۶ ساعت بلیط ترکیه (بدون ویزا) را تهیه کند، خریدش را انجام دهد، دو روزه برمیگشت و جنسش را درب مغازه تحویل میگرفت. بنابراین خردهفروش ارتباط خود را با بنکدار از دست داد.
تیرگر در تشریح بعد دیگری از این پدیده اظهارکرد:
بعدادی از بنکداران در واکنش به این وضعیت، به کار خارجی متوسل شدند و کار خارجی وارد کردند. تعدادی از بنکداران هم به تولید متوسل شدند؛ به این معنی که دیگر به جای فروش تولید تولیدیها، خودشان سفارش تولید میدادند. به این ترتیب زنجیره تولید از هم گسست. بنکدار کارخانهای نداشت به فکر گرداندن امور آن باشد پس کیفیتها را یکی بعد از دیگری کاهش داد، تعادل میان عرضه و تقاضا را به هم زد و نابهنجاری آفرید.
زوال بنکداری و تضعیف تولید
یکی دیگر از پیامدهای جزیرهای شدن چرخه، زوال بنکداری در حوزه پوشاک بوده است. تیرگر در توضیح بیشتر این آسیب اظهارکرد:
به این ترتیب بنکداری یا همان سیستم توزیع را از دست دادیم. بیش از ۸۰ درصد از بنکداران کشور در طول فرآیندی که در چند سال اخیر رخ داده است به فعالیت خود خاتمه دادند. حالا تولیدکننده نتوانست نمیتوانست کالای خود را بفروشد. بخشی از آنها تعطیل کردند و بخشی هم برای خود مراکز و دفاتر پخش و توزیع ایجاد کردند و توزیع، خاصیت تخصصی خود را از دست داد. تولیدکننده هم تولیدکننده شد هم خردهفروش در حالی که در همه جای دنیا این دو کار جدا هستند.
سیاست ترکیه:
در خارج تولید کن، بدون عوارض وارد کن
تیرگر در بخش دیگری از سخنان خود به مقایسه نحوه حمایت دولتها از تولیدکنندگان پوشاک پرداخت و گفت:
تولیدکننده وطنی باید ۳۳ درصد سود سرمایهاش را به بانک پرداخت میکرد در حالی که همتای رقیب او در ترکیه فقط ۴ درصد پرداخت میکرد. در ترکیه قانونی وضع شد که طبق آن تولیدهکنندههای دارای برند میتوانند تولید خود را در خارج از کشور به انجام رسانند و محصول نهایی را بدون عوارض وارد کشور کنند. برندهای ترکیه در جستجوی نیروی کار ارزان به کشورهایی مثل کامبوج رفتند و از ترکیه از طریق تعرفه ترجیحی، وارد کشور ما کردند. نتیجه اینکه، طیف عظیمی از تولید ما عقیم شد و از بین رفت.
بسته به مورد، سیاستگذاری شود
به اعتقاد تیرگر دولت باید شرایط و تفاوتهای هر رسته را ببیند و متناسب با آن سیاستگذاری کند:
در بعضی از حوزهها توان تولید ما بیشتر از نیاز داخلی است. به عنوان مثال در حوزههایی مثل تحتبافی و کشباف و گردبافی که معمولا در زمینه لباس زیر، تیشرت و لباس زیر زنانه استفاده میشود مازاد تولید داریم و توان صادرات داریم. بنابراین دولتمردان ما باید باید با آنها قراردادهای تجاری ببندند که بتوانیم مازاد تولید خود را صادر کنیم. از این طرف هم باید تعرفههای تولید را بالا ببرند تا ورود کالا به کشور مقرون به صرفه نباشد.
وی در توضیح بیشتر این مطلب افزود:
به عنوان مثال توان تولید ما در زمینههایی مثل در حوزه آستری یا لباس زیر زنانه، بالا نیست و باید وارد کنیم بنابراین باید تعرفه واردات این قبیل اقلام را کاهش دهیم. از طرف دیگر باید مشوقهای که برای سرمایهگذاران این نوع حوزهّها در نظر گرفته میشود افزایش یابد. در مجموع اگر همه بخشها را به یک چشم ببینیم آسیبپذیر میشویم.
ورود ماشینآلات مستعمل
رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه در ادامه بحث آسیبشناسی حوزه پوشاک از «اشتباه دیگر» سخن به میان آورد:
متاسفانه آمدند ورود ماشینآلات دست دوم و مستعمل از کشورهای همسایه، به کشور آزاد کردند یا به شدت تسهیل کردند. ناگهان حج عظیمی از ماشینآلات فرسود وارد شد. متاسفانه قانونی هم وضع شد که به موجب آن نمیتوان این تجهیزات فرسوده را صادر کرد. در نهایت کشور ما به قبرستان ماشینآلات مستعمل تبدیل شد و ما چه به لحاظ تولید و چه از نظر کیفیت، توان رقابت خود را از دست دادیم.
او یک بار دیگر ترکیه را مثال آورد و گفت:
در ترکیه حمایتهای دولت به قدری زیاد است که تولیدکننده بعد از دهسال میتوانند همه ماشینآلات خود را به روز کند. هدف آن است که تولید و صادرات با هزینه بسیار کمتری انجام شود. در همین راستا وامهای کمبهره و طویلالمدت داده میشود تا صنعت خود را به جدیدترین فناوریهای تولید مجهز کنند.